محسن راعی - پایگاه خبری کرج امروز: برای اینکه مدیریت شهری بتواند از این فرصت بهدرستی استفاده کند، پایبندی به چهار اصل بنیادینِ هوش مشترک ضروری است.
1- همیشه هوش مصنوعی را به میز گفتگو دعوت کن
در مدیریت شهری، دادههای پراکنده از ترافیک، محیطزیست، بودجه، خدمات شهری و مشارکت شهروندی هر روز انباشته میشوند. اگر این دادهها فقط در سرورهای خاموش باقی بمانند، هیچ دانشی از آنها استخراج نخواهد شد. مدیران شهری باید هوش مصنوعی را به میز گفتوگو بیاورند نه بهعنوان یک ابزار صرف، بلکه بهعنوان «همکار تحلیلی». الگوریتمها میتوانند الگوهای پنهان در دادهها را آشکار کنند، پیشبینیهایی از آینده ارائه دهند و راهحلهایی پیشنهاد کنند که در نگاه انسانی شاید دیده نشوند. اما نکته مهم این است که این گفتگو باید دوطرفه باشد: انسان از هوش مصنوعی میپرسد، گوش میدهد، و در نهایت تصمیم میگیرد.
۲. انسان باید در چرخه تصمیمگیری بماند
هوش مصنوعی میتواند دقیق باشد، اما همیشه «دقیق بودن» کافی نیست. در مدیریت شهری، «رضایت شهروند» و «عدالت اجتماعی» گاه از «بهینهسازی عددی» مهمتر است. مثلاً ممکن است الگوریتمی مسیرهای حملونقل را طوری تنظیم کند که از نظر انرژی بهینه باشد، اما در عمل به نفع محلههای خاصی تمام شود و نابرابری را افزایش دهد. اصل دوم هوش مشترک میگوید: انسان باید در چرخه تصمیمگیری بماند. مدیر شهری باید نتیجه الگوریتم را ببیند، اما تصمیم نهایی را بر اساس ارزشهای انسانی، اخلاقی و اجتماعی اتخاذ کند. یادمان باشد: هدف نهایی فناوری، خوشحالتر کردن انسانهاست، نه فقط دقیقتر شدن محاسبات.
۳. با هوش مصنوعی مثل یک انسان رفتار کن، اما بپرس «شبیه چه جور آدمیه؟»
وقتی هوش مصنوعی را به فرآیندهای شهری دعوت میکنیم، نباید آن را فقط یک جعبه سیاه بدانیم. هر الگوریتم مثل شخصیتی است که بر اساس دادههایی که به او دادهایم، شکل گرفته است. اگر دادهها سوگیرانه یا ناقص باشند، «شخصیت» هوش مصنوعی هم همانطور رفتار میکند. پس مدیران شهری باید همیشه بپرسند: «این مدل شبیه چه جور آدمیه؟ آیا منصف است؟ آیا به حاشیهنشینان هم توجه دارد؟» چنین پرسشهایی، نگاه اخلاقی و انسانی را در کنار قدرت تحلیلی هوش مصنوعی نگه میدارد.
۴. فرض کن بدترین نسخهای که از هوش مصنوعی میبینی، همان چیزی است که با آن کار خواهی کرد
مدیریت شهری باید همیشه با بدبینانهترین سناریوها آماده باشد. هر فناوری جدید، در کنار فرصت، خطر هم دارد. الگوریتمها ممکن است اشتباه کنند، دادهها ممکن است دستکاری شوند، و تصمیمهای خودکار ممکن است پیامدهای اجتماعی پیشبینینشدهای داشته باشند. اصل چهارم میگوید: همیشه تصور کن که بدترین نسخه هوش مصنوعی در اختیار توست. این نگرش، مدیران را به ایجاد سازوکارهای نظارتی، اخلاقی و شفاف ترغیب میکند. اگر آماده بدترین حالت باشیم، میتوانیم بهترین نتایج را از همکاری انسان و ماشین به دست آوریم.
در نهایت، مدیریت شهری آینده نه صرفاً «دیجیتال» خواهد بود و نه کاملاً «انسانمحور»؛ بلکه ترکیبی از هر دو است؛ شهری که در آن تصمیمها حاصل گفتوگوی میان داده و تجربه، میان الگوریتم و وجدان، میان عدد و انسان است. این همان جایی است که هوش مشترک معنا پیدا میکند.
ارسال نظر